loading...
هیئت محبان قمر العشیره (ع) بندر انزلی

در دیدار آیت‌الله مکارم و روحانی چه گذشت؟
آیت‌الله مکارم خطاب به روحانی : گویا مسائل اخلاقی رها شده‌اند! / تاکید آیت الله مکارم بر مسئله حجاب
آیت الله مکارم حجاب را وظیفه‌ای دینی دانست و افزود: تمام مسلمانان با هر مذهب و فرقه‌ای حجاب را قبول دارند و این مسئله جزو ضروریات اسلام است و آیات و روایات بسیاری هم ناظر به رعایت آن هستند.
خبر داغ : آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی پیش از ظهر امروز در جمع گروهی از مدیران موسسه ریحانة النبی با اشاره به اقداماتی که این موسسه در مورد حجاب انجام داده است اظهار کرد: جامعه ایرانی آمادگی فعالیت‌های فرهنگی در مورد حجاب را دارد. 
 
وی حجاب را وظیفه‌ای دینی دانست و افزود: تمام مسلمانان با هر مذهب و فرقه‌ای حجاب را قبول دارند و این مسئله جزو ضروریات اسلام است و آیات و روایات بسیاری هم ناظر به رعایت آن هستند. 
 
این مرجع تقلید با بیان اینکه دشمنان از رعایت حجاب توسط مسلمانان در هراس هستند گفت: علاوه بر وظیفه دینی تمام زنان و دختران مبنی بر رعایت حجاب اسلامی، این امر جزو اصول اخلاقی هم محسوب می‌شود زیرا از فساد جامعه جلوگیری می‌کند و در صورت رعایت نکردن حجاب، طلاق و بی‌بند و باری در جامعه رواج می‌یابد. 
 
وی ادامه داد: تزلزل بنیان خانواده یکی از مفاسد بی‌حجابی است ضمن اینکه ریشه‌یابی پرونده‌های جنایی هم نشان می‌دهد بی‌‌حجابی در آنها دخیل بوده است؛ کسانی که منکر حجاب هستند چشم خود را بر روی حقیقت بسته و به فریب خویشتن می‌پردازند. 
 
آیت‌الله مکارم شیرازی با اشاره به تبدیل مسئله حجاب به یک مسئله سیاسی در جامعه جهانی امروز؛ گفت: دشمنان گمان می‌کنند اگر فرهنگ حجاب را از بین ببرند می‌توانند نظام جمهوری اسلامی را با چالشی جدی مواجه کنند و ما هم عکس این مسئله را پیگیری می‌کنیم. 
 
استاد خارج فقه حوزه علمیه قم محدودیت‌های فراوانی که کشورهای غربی علیه افراد با حجاب وضع کرده‌اند را مورد توجه قرار داد و افزود: سیاسی کردن مسئله حجاب یکی از راهکاری دشمنان برای مبارزه با اسلام است. 
 
وی بیان داشت: غرب معتقد به آزادی در پوشش است اما مسلمانان امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه‌ای همگانی می‌دانند که باید از سوی همه رعایت شود و نمی‌توان آن را در مورد حجاب مستثنی کرد؛ حجاب نه تنها عامل عقب‌ماندگی نیست بلکه رشد بیشتری را هم برای جامعه به دنبال خواهد داشت. 
 
آیت‌الله مکارم شیرازی با تاکید بر رعایت حجاب در همه مجامع به ویژه دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی عنوان داشت: فعالیت‌های موسسه ریحانة‌النبی فرهنگی بوده و با زور و اجبار همراه نیست و این امر نشان داده که فعالیت‌های فرهنگی تأثیرگذاری بالایی دارد ضمن اینکه کار در مناطقی که آسیب‌پذیری بیشتری از این نظر داشته و زنان مایل به بی‌حجابی هستند نیز اهمیت بالایی دارد. 
 
این مرجع تقلید افزود: در هشت سال گذشته شاهد بی‌وفایی و بی‌اعتنایی به حجاب بودیم؛ در شرایط کنونی اوضاع و احوال در مجموع خوب نبوده و امید آن داریم که در فضای جدید که آمادگی بیشتری هم دارد این مسائل جبران شوند. 
 
وی با اشاره به دیدار خود با رئیس جمهور منتخب گفت: به حجت‌الاسلام روحانی گفتم گویا مسائل اخلاقی را رها کرده‌اند و در دوره جدید باید کاری کنید که این رها شدگی جبران شود. 
 
آیت‌الله مکارم شیرازی گرایش به حجاب در کشورهای اسلامی را مورد توجه قرار داد و افزود: صدا و سیما و رسانه‌های ایران باید اطلاع‌رسانی بیشتری در مورد حجاب داشته و فرهنگ‌سازی در این زمینه را دنبال کنند ضمن اینکه موسسه ریحانةالنبی هم با توجه به فعالیت‌های خوب خود باید اطلاع‌رسانی بیشتر و دقیق‌تری را در دستور کار قرار دهد تا به زودی شاهد وضع بهتری نسبت به دوره کنونی باشیم.

از آنجا که شبکه های وهابیت بخاطر بغضی که از صدیقه طاهره دارند (س) دائما مناقب وفضائل ایشان را منکر میشوند لذا بر آن شدیم برخی از فضائل آن بزرگواربه صورت مختصر بیان گردد

(بسم الله الرحمن الرحیم)

آیت‌الله محسن اراکی، دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی در گفت‌و‌گو‌ با خبرنگار آیین و اندیشه فارس، در خصوص اینکه چرا مردم پس از مرگ عثمان با اصرار، امام علی(ع) را بر منصب خلافت نشاندند، ولی پس از 5 سال از حکومت ایشان، تاب عدالت علوی را نیاوردند، بیان داشت: مردم در دوران خلیفه سوم به این نکته رسیدند که فرمایش رسول‌ اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در مورد امامت امیرالمؤمنین علیه‌السلام درست بوده است چرا که منصب خلافت، منصبی مخصوص آل‌البیت (ع) است و حضرت امیر (ع) شایسته‌ترین فرد برای این منصب است.

هیئت جوانان

*آشکار شدن حقیقت، مردم را به سوی خانه علی(ع) گسیل داد

 

وی با بیان اینکه مردم با توجه به جریان‌ها و تحریفاتی که در دوران قبل از حکومت حضرت امیر شاهد بودند، این حقیقت را برای آنها آشکار شد، لذا رو به سوی خانه امام (ع) آوردند، افزود: این معنا در قرآن کریم مورد اشاره قرار گرفته است، در سوره نساء آنجایی که خداوند متعال می‌فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا»؛ «و ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم، مگر آنکه به توفیق الهى از او اطاعت کنند و اگر آنان وقتى به خود ستم کرده بودند، پیش تو مى‏آمدند و از خدا آمرزش مى‏خواستند و پیامبر [نیز] براى آنان طلب آمرزش مى‏کرد، قطعاً خدا را توبه‏پذیر مهربان مى‏یافتند»، اشاره شده است که یک ظلم به نفس اجتماعی در جامعه اسلامی رخ خواهد داد که پس از این ظلم به نفس، مجدداً رجعت به خانه رسول خدا(ص) صورت خواهد گرفت.

*رسوخ گروه منحرف، بر تمایل مردم به امام علی(ع) تاثیر گذاشت

اراکی با اشاره به اینکه مردم به همین معنا پس از خلافت عثمان متأثر شدند و رجعت به سوی خانه رسول‌خدا (ص) پیدا کردند، اظهار داشت: لیکن پس از اینکه امام علی(ع) خلافت را به دست گرفت، همان نیروها و افرادی که از حکومت حضرت متضرر شدند و عدالت و تقوای امیرالمؤمنین(ع) با منافع شخصی آنها سازگار نبود، متأسفانه در طول خلافت مشکلاتی را ایجاد ‌کردند، به طوری که خلفای قبل از امام علی (ع) یک قشری از قریشیان بودند که در دوران جاهلی قدرت را به دست گرفته بودند و قدرت در جزیره عرب در دست آنها بود، مجدداً آن قشر، ثروت اقتصادی اسلام را تصاحب کردند.

وی ادامه داد: نقش معاویه و عمروعاص در شامات و مصر، همچنین اختصاص پست‌های بسیار حساس به بنی‌امیه در دوران عثمان، قریشیان جاهلی را مجدداً به قدرت رساند، اگرچه توده مسلمین به سوی امام علی(ع) تمایل داشتند و این تمایل، باعث هجوم به سوی خانه حضرت (ع) پس از قتل عثمان شد، ولی این تمایل مادامی استمرار داشت که آن نیروهای قریشی، سودجویان از اوضاع خلافت حضرت امیر (ع)، قشر استعمارگر و سلطه‌گر، توانستند مجدداً خود را سازماندهی کنند.

*امام علی(ع) با اقتدار الهی بر تمام توطئه‌ها فائق آمد

استاد درس خارج مهدویت حوزه علمیه با بیان اینکه قشر استعمارگر با قتل خلیفه سوم ضربه سختی خورد، ابراز داشت: در نتیجه این موضوع، فرصتی فراهم شد تا مردم به خانه حضرت علی (ع) روی آورند، اما پس از مدتی، حرکت طلحه و زبیر به سوی مکه و سپس به سمت بصره از یک سو، همچنین قدرتی که معاویه برای خود در شام فراهم کرده بود و بسیج قدرت علیه خلافت امام از سوی دیگر، حکومت امیر‌المومنین(ع) مورد تهاجم قرار گرفت، این تهاجم، هم تهاجم خارجی بود، یعنی تهاجمی بود که از سوی بصره و شام به سوی حکومت امام علی(ع) صورت گرفت، بعد این تهاجم با دسیسه‌هایی که امویان و قریشیان مخالف سنت رسول اکرم(ص) انجام دادند، توانست در درون جامعه‌ای که به سوی حضرت تمایل داشت، نفوذ کند.

*چرا امام علی(ع) شرط آتش‌بس معاویه را پذیرفت

وی افزود: بنابراین آنها به وسیله ایجاد ارتباط با عناصر ضعیف، به وسیله تشکیک در مشروعیت اقدامات حضرت امیر(ع) برخی را با تطمیع واداشتند که به نفع جبهه مرفه قریشی تلاش کنند و جامعه علوی را دچار آشفتگی کنند، علیرغم این دسیسه‌ها - چه توطئه‌هایی که به وسیله تحمیل جنگ‌های جمل و صفین و چه دسیسه‌هایی به وسیله اقدامات نیروهای ضعیف داخلی جبهه حضرت امیر(ع) صورت گرفت- امام علی (ع) با اقتدار بر همه آنها فائق آمد و توانست جبهه داخلی را مستحکم نگه دارد و دسیسه‌های داخلی که به وسیله نهروانیان به اوج رسیده بود و جبهه جمل، طلحه و زبیر را سرکوب کند و جبهه معاویه را به کنترل درآورد.

اراکی با بیان اینکه حضرت امیر(ع) در تزریق عدالت بر جامعه موفق بود، تصریح کرد: امام احتیاج به فرصتی داشت که مجدداً یک بازسازی در جبهه داخلی صورت دهد، به همین خاطر ایشان آتش‌بس را با معاویه را پذیرفت تا بتواند جبهه داخل را مجدداً سازماندهی کند و همین کار هم انجام گرفت و در نهایت این سازماندهی جبهه داخل به قیام سیدالشهدا علیه‌السلام منتهی شد.

*پیوند قرآن با اهل بیت در عالم تشریع با شهادت امام علی رقم خورد

وی در خصوص عجین شدن شب‌های قدر با نام امیرالمؤمنین (ع)، اظهار داشت: ما به سر این نظم‌هایی که در عالم خلقت وجود دارد، آشنا نیستیم، همان‌گونه که بین شب قدر و شب نزول قرآن گره‌ای وجود دارد، بین شب قدر و امیرالمؤمنین(ع)، بلکه بین همه ائمه اطهار این گره وجود دارد و تقدیرات الهی همین بوده است که شهادت حضرت امیر در شب‌های قدر و شب‌های نزول قرآن اتفاق بیفتد تا گره‌ای که در عالم تکوین بین قرآن، اهل‌بیت(ع) و امیرالمؤمنین(ع) وجود داشت، در عالم تشریع (حوزه فعالیت‏های اختیاری بشر) هم مستحکم‌ شود تا در خاطره و یاد مردم حق‌جوی این گره و ارتباط هم‌چنان روز به روز آشکارتر شود.

مؤسس مرکز اسلامی انگلیس شهادت امام علی را در ایام شب قدر عامل روشنگری دل‌ها و شناخت لازم همه نسل‌ها دانست و خاطرنشان کرد: این تلاقی برای این است که مسلمانان بدانند نه قرآن قابل جدا شدن از اهل بیت علیهم‌السلام است و نه اهل بیت علیهم السلام قابل جدا شدن از قرآن است «و أنّهما لن یفترقا حتَّی یردا علی الحوض».

وی در خصوص فلسفه نزول سوره «قدر»، بیان داشت: شب قدر، شب برنامه‌ریزی است، موضوع ارتباط با امام در این شب مطرح است که امام عهده‌دار نظارت بر اجرا و اوضاع اجرای این برنامه‌ریزی است، لذا این برنامه‌ریزی در عالم خلقت زیر نظر امام و خلیفه خدا انجام می‌شود که با عرضه آن بر امام صورت می‌گیرد، «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ» باید توجه داشت که نزول ملائکه و روح بر امام است تا برنامه‌ریزی‌های یک ساله بشر را خدمت امام عرضه کنند.

*شب قدر، شبی که برنامه سالانه بشر بر امام عرضه می‌شود

اراکی با اشاره به آیه‌ای از قرآن درباره عرضه شدن برنامه عذاب قوم لوط توسط فرشتگان الهی بر حضرت ابراهیم(ع) ابراز داشت: فرشتگان گزارش کار را بر ابراهیم خلیل الله عرضه کردند، چرا که ایشان، امام آن زمان بود و چون این حادثه قرار بود اتفاق بیفتد، به ابراهیم نبی(ع) گزارش دادند، لذا اهمیت شب قدر از این ناحیه است که شب برنامه‌ریزی است.

وی با اشاره به اینکه باید در شب‌ قدر مردم و همه اهل یقین و ایمان در بهترین حال باشند، افزود: چرا که در بهترین حالشان، ظرفیت خود را با عبادات، اتصال به اوامر الهی، قرائت قرآن و با اعمالی که در شب قدر وارد شده است، بالا ببرند، آن برنامه‌ای که قرار است برای یک سال آنها تصویب و اجرا شود، اگر برنامه‌ای را خدا برای بنده‌ای مقرر کرده باشد، ولی بنده خدا در شب قدر از خدا بخواهد، آن برنامه را به شکل بهتری تغییر دهد، این کار انجام خواهد گرفت، لذا توصیه شده است که با غنیمت شمردن فرصت‌ها در شب‌های قدر، لحظه‌ای از لحظات شب‌های قدر را به بطالت و کارهای بیهوده تلف نکنند و از همه ظرفیت‌ها برای جلب نظر‌ الهی در شب‌های قدر بهره گیرند


الای ای بنی آدم این بشنوید

مبادا که مفتون شیطان شوید

همانسان که شیطان به روز نخست

به نیرنگ خام و به تدبیر سست

فریباند هم مادر و هم پدر

زفدوس یزدان براندی بدر

به اغوا پدر مادر خلق را

برون راند از باغ سبز خدا

شد آنگاه عوراتشان آشکار

نمودند عصیان به پروردگار

گرایش به حجاب امری فطری 

قرآن کریم:يَا بَنِي آدَمَ لاَ يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ (اعراف /27)

ای فرزند آدم شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد و لباسشان را از تنشان

بیرون ساخت تا عورتشان را به آن ها نشان دهد.

از آیات 19 تا 27 سوره اعراف به روشنی استفاده می شود که اصل گرایش به حجاب امر فطری است.

آدم (علیه السلام)و حوا در بهشت دارای پوشش بودند و شیطان حضرت آدم(علیه السلام)و حوا را وسوسه کرد، برای اینکه آن دو باور کنند و بتواند فریبشان دهد قسم خورد که من خیر خواه شما هستم، وقتی که آن دو از درخت ممنوع خوردند، بدنشان برهنه گردید و شرمگاهشان آشکار شد و در اثر وسوسه شیطان پوشش و لباس خودشان را از دست دادند ، آنگاه با برگ درختان بهشت(برگ درخت انجیر) شروع به پوشاندن خود نمودند.1

آدم (علیه السلام)پس از یک توقف کوتاه در بهشت2، پس از پایان هجران و مفارقت که به وصال منتهی می شد برهنه و عریان بودند، خداوند امر کرد، یکی از هشت جفت قوچی که در بهشت به ایشان عطا کرده بود، ذبح کنند، سپس حوا پشم آن را رشت (ریسیدن)با دست یاری آدم(علیه السلام) از تابیده های آن یک جامه بلند برای آدم و یک پیراهن و روسری جهت حوا بافت شد. بدین وسیله بدن انسان های نخستین پوشیده گردید و از برهنگی و شرمندگی آن نجات یافت.3

پیام داستان

این احساس شرم از برهنگی بدون حضور ناظر بیگانه و سرعت در پوشاندن خود به وسیله برگ درختان، بیانگر فطری بودن پوشش در انسان است.

در نتیجه برهنگی یک امر شیطانی است و اولین کسی که برهنگی را ایجاد نمود و تمام تلاش خود را در این مورد به کار برد ، شیطان بود و هدفش آن بود که آبرویی برای بشر باقی نگذارد.

کسانی که امروز به هر عنوان برهنگی را ترویج می کنند و می گویند: زن باید آزاد باشد، چه آنان که لباس مبتذل را تولید می کنند ، چه افرادی که فروشنده اند، چه زنانی که در انظار عمومی و در برابر نامحرم از این پوشاک ها و جوراب ها استفاده  می کنند همه در واقع خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه در مسیر شیطان قدم بر می دارند و به او اقتداء کرده اند و شیطان هم قسم یاد کرده تا انسان را اسیر نکند و به قعر جهنم نفرستد رهایش نکند.

.

پیام زن بی حجاب و بد حجاب

زن بی حجاب و بد حجاب با طرز پوشش و سخن، ناز و عشوه های خود نا خود آگاه می گوید:من به ظاهر مسلمانم، اما در عمل خیر، و به خدا و قیامت چندان اعتقاد ندارم و ظاهرم گواه روشنی از باطنم است.

خداوند علیم می فرماید:

قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِيلًا

ای پیامبر، بگو هر کس بر طبق روش و باطن خود عمل کند. پس پروردگار شما آنان را که راهشان نیکوتر است، بهتر می شناسد( سوره اسراء آیه 84)

به قول شاعر: از کوزه همان برون تراود که در اوست.

این قبیل زنان با حرکت تحریک آمیز خود اظهار می کنند که شوهر، پدر و برادرشان نسبت به ناموس، غیرت و مردانگی از خود نشان نمی دهند، زیرا اگر غیور بودند اجازه نمی دادند آنها این گونه پا به محیط بیرون از خانه بگذارند.

پیام این زنان آن است که من گلی خوشبو هستم که با آرایش و ناز و کرشمه همه از بویم استشمام می کنند و من با صرف وقت برای آرایش و زیبا سازی خود می خواهم دلهای مردان هرزه را متوجه خود سازم. و با این کار ، مورد نظر آنها قرار گیرم. و شهوتی به دست آورم و کمبودهایی که در وجودم هست جبران کنم. زیرا می بینم بعضی از انسانها مورد احترامند و از مقام و شخصیت بالایی بر خوردار هستند. اما من هم بناچار می خواهم با ناز و عشوه و حرکات شهوت انگیز مورد احترام قرار گیرم. ولی افسوس در همان لحظه ای که مرد هرزه ای نگاهم می کند در خود احساس شخصیت و غرور کاذب می کنم ولی بعد دچار اضطراب و سر درگمی می شوم و تمام آن کمبودها و عقده ها در وجودم نه تنها کم نمی شود بلکه شدت می یابد. اگر نتوانستم کسی را شکار کنم یا در اثر تقوا و غیرت، جوانی نگاهم نکرد برایم ناراحت کننده است به طور یکه می خواهم از درون فریاد بر آورم.

خانم ساچیکو موراتا که ژاپنی است می گوید:

لطف زن به محجبه بودن اوست. اصولا طبع هر انسانی طالب کشف تنوع هاست. وقتی زنان به شکل امروز مکشوفه باشند چیزی برای توجه مردان باقی نمی گذارند. هر چیزی با اهمیتی چندین بار رو یاروی قرار گیرد اهمیت خود را از دست می دهد.

بسم الله الرحمن الرحیم.

ببخشید آقا می تونم به خانمتون نگاه کنم؟

جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مؤدبانه گفت:(ببخشید آقا!من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟)مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد:مرتیکه عوضی،مگه از خودت ناموس نداری...خجالت نمی کشی؟

جوان اما؛خیلی آرام،بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و واکنشی نشان دهد،همان طور مؤدبانه و متین ادامه داد: (خیلی عذر می خوام،فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی بشین،دیدم به خاطر وضع ظاهر خانمتون دارن بدون اجازه نگاه می کنن و لذت می برن،من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم...حالا هم یقمو ول کنین،از خیرش گذشتم!) مرد خشکش زد...همان طور که یقه جوان را گرفته بود،آب دهانش را قورت داد و زیرچشمی زنش را برانداز کرد.



ویژه نامه حضرت فاطمه زهرا(س)

داری چه زود می روی ای روح چادری

از دست نانجیب و ضخیم که دل خوری؟

 

این مخمل کبودی یکدست کار کیست؟

هرگز ندیده ایم کبودی به این پُری!

 

جزء مطهرات، یکی خون زخم توست

آبی که نام داده امش قرمز کُری

 

با احتیاط رد شو از این کوچه ی وقیح

دارد نگاه می کندت چشم آجری

 

امشب مگر که شام زفاف مزار توست؟

داری کفن برای عروسیت می بُری

 

قیچی نزن به پارچه اندازه ی تو نیست

باید به قد عرش بدوزند چادری

چادر حضرت زهرا(سلام الله علیها)

هنگامی که خلیفه اول و خلیفه دوم تصمیم نهایی خود را در مورد غصب فدک از حضرت زهرا(سلام الله علیها) گرفتند و این خبر به آن حضرت رسید ،سر مبارک را با مقنعه پوشاندند و پوشش کامل بر تن نمودند و با عده ای از زنان خدمتگزار و بانوان قومشان برای اعتراض به خلیفه اول براه افتادند.

هنگام راه رفتن لباس حضرت به زمین کشیده می شد و پایین لباس،زیر پایشان می رفت و راه رفتنشان چنان بود که گویی پیامبر(صل الله علیه و آله)راه می روند.خلیفه اول با عده زیادی از مهاجران و انصار و دیگر افراد نشسته بودند که حضرت وارد شدند و با آمدن حضرت بین ایشان و مردم پرده ای اویخته شد،حضرت زهرا(سلام الله علیها)نشستند و چنان از سوز دل ناله ای نمودند که مردم را به گریه واداشتند و مجلس را منقلب کردند.

سپس لحظه ای درنگ نمودند تا صدای ناله های مردم خاموش شد و از جوش و خروش افتاد،با آرامش مجلس،حضرت صحبت خود را با حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر (صل الله علیه و آله)آغاز نمودند،مردم با شنیدن کلام ان حضرت بار دیگر شروع به گریه کردند و حضرت برای بار دوم سکوت شدند،بعد از آرامش،خطبه مفصل خود را ایراد فرمودند.1


نکته های روایت

نکاتی که از این ماجرا درباره حجاب دختر پیامبر(صل الله علیه و آله وسلم)به دست می آید:

نکته اول: با مقنعه سرشان را پوشاندند،همانطور که قرآن آیه 31 نور آمده است.

نکته دوم:خود را با پوشش سرتاسری که تمام وجود مقدس حضرت را فرا گرفت پوشاندند.

نکته سوم: هنگام نشستن در مسجد که مردم حضور داشتند اول پرده ای در مقابل کشیده و از پس پرده آن حضرت سخنرانی کردند.2

نکته چهارم: هنگام آمدن به مسجد و ایراد سخنرانی،در وسط جمعی از زنان قرار داشتند و جدا و مشخص خود را قرار نداده بودند و از هر عامل مناسبی برای پوشش مناسب استفاده می نمودند.3

پوشش پس از شهادت

اسماء بنت عمیس می گوید: روزی حضرت فاطمه (س) به من فرمود: من از کار مردم مدینه - که زنان خود را بعد از مرگ به صورت نا خوشایندی برای دفن می برند و تنها پارچه ای بر او می افکنند که حجم بدن از پشت آن نمایان است- ناخرسندم.

من گفتم: در سرزمین حبشه چیزی دیده ام که با آن جنازه مردگان را حمل می کردند. سپس اسماء شاخه هایی از درخت نخل را برداشت و به صورت تابوت مخصوصی در آورد و گفت: مردم حبشه بر روی چوب هایی این چنین پارچه ای می افکندند و جسد را درون آن می گذارند به گونه ای که حجم بدن پیدا نبود. هنگامی که بانوی بزرگ اسلام آن را مشاهد کرد فرمود:بسیار خوب و عالی است و هنگامی که من از دنیا رفتم مرا با آن بردارید.4

اولین تابوت در اسلام

امام صادق(ع) فرمود: اولین کسی که در اسلام تابوت برای جنازه مطهرش قرار داده شد ، حضرت فاطمه (ع) بود. 5

ابن عباس گوید: وقتی حضرت زهرا(س) (در اثر غصه ها و ضرب و شتم ها)مریض شدند، به اسماء فرمود : جنازه مرا طوری حمل نکنید که حجم بدنم پیدا باشد.

اسماء بنت عمیس تابوتی از شاخه های درخت خرما برای آن حضرت درست کرد و این اولین تابوت در اسلام بود. وقتی حضرت زهرا(س) آن را دیدند، لبخندی زدند که بعد از رحلت رسول خدا (ص) تا آن روز او را چنین خوشحال ندیده بودیم. سپس جنازه مطهرش را شبانه حمل و دفن نمودیم.6

آری دختر پیامبر(ص) به فکر بعد از وفات خود هم هست که مبادا حجم بدنشان از پشت پارچه کفن دیده شود. اما با کمال تاسف جمعی از زنان مسلمان افتخارشان این است که با سر و روی باز و آرایش کرده بین نامحرمان ظاهر می شوند یا در میادین ورزشی تحت عنوان ورزش بانوان به خودنمایی پرداخته و با نمایش گذاردن خود در مقابل مسلمان و کفر، آخرت خود را به دنیا می فروشند.

بسم الله الرحمن الرحیم

سوال:برخی می گویند:رنگ مشکی باعث به وجود آمدن انواع ناراحتی های روانی و افسردگی می گردد پس بهتر است چادر مشکی به چادر صورتی و زرد و قرمز تبدیل شود، برای همین است که چادر مشکی کراهت دارد.

یکی از هجوم ها برعلیه حجاب برتر که رنگ دینی داردآنست که می گویند:در اسلام لباس مشکی کراهت دارد،در نتیجه چادر مشکی هم کراهت دارد.

قبل از پاسخ به این شبهه،توجه به این نکته مهم ضروریست که هر انسان عاقلی قبول دارد اظهار نظر در مورد هر علم وحرفه وکاری باید از سوی متخصص آن فن ورشته باشد،در مسائل اسلام با آن همه وسعت وابعاد مختلف نیز باید به نظر مراجع عظیم الشان که متخصصان ودین شناسان واقعی هستند مراجعه نمود.

مقام معظم رهبری در این مورد می فرماید:

"اظهار نظر در مسائل دینی واحکام شرعی برکسانی که صاحب نظر نیستند جایز نیست وبرمومنین واجب است در تمام احکام دینی به مراجع بزرگوار تقلید واسلام شناسان مورد وثوق واعتماد مراجعه نمایند"

جواب اول: درباره رنگ چادر به نظر می رسد رنگ مشکی در برابر نامحرمان بهتر است زیرا چادر مشکی نگاه شکن است.

امروزه در روانشناسی رنگ ها می گویند: رنگ مشکی یک رنگ صامت و خاموش و نگاه شکن است به خلاف رنگ های دیگر مثل صورتی و زرد و قرمز که معمولا نگاه را به سمت خود جلب می کند.

و این خلاف حکمت چادر و پوشش زن است، که می خواهد تمام زیبائی ها و زینت های زن را بپوشاند و او را از نگاه های آلوده نامحرمان حفظ کند.

جواب دوم:

رنگ سیاه رنگی است که قطع کننده نیروی مانیه تیستی(نیروی جاذبه شخصی) بین دو نامحرم است که توضیح مفصل آن در همین پست خواهد آمد.

جواب سوم:

اگر این حرف صحیح باشد باید همه خانم های بد حجاب و زنانی که از انواع لباس ها و اقسام زنگ های شاد در خیابان استفاده می کنند و نظر مردان بالاخص جوانان لاابالی را به خود خیره می کنند، باید از نظر روانی و روحی سالم ترین زنان باشند و از نظر اجتماعی و اخلاقی و مشکلات خانوادگی مانند طلاق و .. هیچ گونه ناراحتی نداشته باشند در حالی که آمار و حقایق در بین این خانم ها غیر از این است.

اصلا بر مبنای شما، جوامع غربی باید شاداب ترین و سالم ترین مردم را از نظر روحی و اخلاقی داشته باشند در حالی که همه می دانند و خود غربی ها هم بارها اعتراف کرده اند که کشورهای غربی بالاترین آمار را از نظر مشکلات اخلاقی و روحی در جامعه شان دارند.

جواب چهارم

اگر رنگ مشکی این آثار منفی را دارد باید در آفریقا یک آدم سالم از نظر روانی پیدا نشود در حالی که کثیری از مردم شریف سیاه پوست آفریقا از جمله بلال حبشی مؤذن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از نظر روانی و اخلاقی و صفا و محبت به مراتب بالاتر از مردم فرنگ و پیروانشان هستند.

جواب پنجم

اگر چه بعضی رنگ ها بر بعضی دیگر از جهات مختلفی برتری دارند. ولی تمام رنگ ها أعم از سفید، آبی، قرمز، و سیاه....نشانه عظمت و قدرت خدای تواناست. بر همین اساس قرآن کریم رنگ سیاه بعضی از کوه ها را جزء آیات و نشانه های قدرت خداوند متعال می شمارد

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ﴿فاطر/27﴾

اگر رنگ سیاه به گمان شما این قدر از نظر روانی برای بشر خطرناک بود خداوند حکیم قسمتی از طبیعت و بعضی از انسان ها و چیزهای دیگر را سیاه نمی آفرید. و اگر حرف شما صحیح بود بایستی خداوند حکیم رنگ سیاه را از عالم می زدود، پس وجود آن نشانه زیبایی نظام آفرینش أعم از کوه و انسان و اشیاء دیگر است.

جواب ششم

استفاده از پوشاک سیاه از نظر فقهی مکروه است مگر موارد استثناء شده که از آن جمله عمامه ، کفش،عبای مشکی است و چادر مشکی هم حکم عبای مشکی را دارد و استفاده از این موارد کراهت ندارد.﴿1﴾

پوشاک سیاه در روایات

امام صادق(علیه السلام)می فرماید: رسول خدا (ص) از پوشاک سیاه کراهت داشت مگر سه چیز: عمامه، کفش ،عبا﴿2﴾

پیامبر اکرم(ص) عمامه سیاهی داشت که بر سر می بست و با آن نماز می خواندن ﴿3﴾

امام صادق(ع) می فرماید: پوشیدن کفش سیاه و نعلین زرد از سنت است.﴿4﴾

بنابر این اگر به گفته شما رنگ سیاه دارای آثار روانی منفی باشد گل سر سبد عالم خلقت، آن عقل کل(ص) هرگز از آن استفاده نمی کرد.

نیروی مانیه تیسم

بهترین رنگ پوشش و حجاب، رنگ سیاه است زیرا هم قوه شهوانی را کاهش می دهد و هم نیروی مانیه تیستی را قطع می کند و آن به این شرح است:

موسسات تحقیقاتی کشور های اروپایی در دستیابی به علت احکام اسلامی به تحقیقات دامنه دار دست زده اند از جمله، مطالعه روی نیروی مانیه تیستی بدن انسان.

مانیه تیسم: نیروی مغناطیسی( قوه جاذبه شخصی) است که اطراف ما را فرا گرفته است، این قوه مانند نور باریکی اطراف بدن را احاطه کرده و بیشتر از سوراخ گوش، بینی،دهان و نیز از سر انگشتان ساطع است.

این قوه در بدن تمامی انسان ها وجود دارد ولی مقدار و درجات آن فرق می کند. و بعضی از علما آن  را (روح بخاری)نامیده اند.

این نیرو در بدن زنان و مردان، مخالف، و در نتیجه جاذب همدیگر می باشد و پارچه سیاه بهترین وسیله است که می تواند دفع کننده این جاذبه باشد.از طرف دیگر پوشیدن لباس با نوع انتخاب شده و مهیج (پیروی از مدها)،و رنگ های تحریک کننده، یکی از قویترین انواع ارتباطات غیر کلامی می باشد. زیرا همین نحوه لباس پوشیدن و گزینش نوع رنگ،مقدار زیادی از این امواج (جاذبه شخصی یا مانیه تیسم)را به طرف فرد مقابل(زن) جاری ساخته و به طور غیر آگاهانه و غیر ارادی ارتباط دو طرفه امواج بین دو جنس مخالف بر قرار می گردد.

هدر رفتن سرمایه

و در این ارتباط دو طرفه، مقدار عظیمی از آن انرژی که خداوند متبارک و تعالی در وجود فرد قرار داده بود تا بوسیله آن کمالات خاص خود و کرامت شایسته دست پیدا کند، بیهوده به هدر می رود و فرد، سرمایه عظیمی از انرژی حیات را بدون آنکه خود خبر داشته باشد از دست می دهد. این سرمایه بدون اینکه شخص خبر داشته باشد از کف او می رود مثل وقتی که شارژ باطری در طول روز خالی شود. روانشناسان رنگ سیاه را به عنوان نتیجه تحقیقات خود پیشنهاد داده اند به این نحو که رنگ سیاه، تنها رنگی است که مانع ارتباط دو طرفه و تلف شدن نیروهاست. با توجه به اینکه این نیروهای مغناطیسی طرفینی، غیر آگاهانه و غیر ارادی است،آیا می توان نیت را در عدم ارتباط با نامحرم، بهانه قرار داد ، که ما نیتمان سوء نیست؟!

اگر توانستی بعد از اینکه تو را از پشت بام به پایین هل دادند، خودت را در هوا با حسن نیت نگه داری و نیت کنی که نیفتی و نیفتادی!! اینجا هم می توانی نیت کنی که ارتباط برقرا نشود و همانطوری که افتادن از بام یک امر غیر اردای است، ارتباط دو طرفه شما هم با نامحرم یک امر غیر اردای است ونیت در آن نقش ندارد. لذا باید مانعی که جلوگیر این نیرو است در مقابل آن قرار دهید ﴿5﴾

رنگ سیاه ، رنگ هیبت و تشخص

حضرت علی(ع):هر گاه زن متکبر باشد، خود را در اختیار بیگانه نمی گذارد﴿6﴾

خصوصیت رنگ سیاه آن است که رنگ تشخص و هیبت است و در میان رنگ ها ابهت بیشتری دارد. لباس رسمی شخصیت ها(از رؤسای جمهور و نخست وزیران گرفته تا قضات،وکلاءو..)در همه جای دنیا نوعا سیاه یا سورمه ای سیر است،حتی ورزشکاران زمانی که در رژه رسمی شرکت می کنند کت مشکی یا سورمه ای می پوشند و رنگ رسمی ماشین شخصیت ها نیز مشکی است،گذشته از شکوه و تشخص رنگ سیاه بایستی از هیبت و ابهت آن نیز یاد کرد. چنانکه ضرب المثل بالاتر از سیاهی رنگی نیست مثلی شایع است.

به نوشته مجمع الفرس، چاوشانی که قدیم پیشاپیش مرکب شاهان حرکت کرده و دورباش می گفتند سیاه می پوشیدند تا مهیب نماید و از همین روی به انان سیاه پوش گفته می شد.

  از مولای متقیان حضرت علی(ع)و نیز امام سجاد(ع) نقل شده که فرمودند: فرعون سیاه می پوشید، و امام صادق(ع)نیز نعلین سیاه را جزئی از لباس و شعار جباران شمرده اند. چنانکه یکی از انگیزه های بنی عباس در انتخاب شعار سیاه (به ویژه پس از دست یابی به قدرت حکومت)بهره گیری از همین خصوصیت بود.﴿7﴾

تکبر(در برابر نامحرمان) صفتی ممدوح برای زن

از یک طرف ، شارع مقدس ، زن را مقید می کند به اینکه هنگام خروج از خانه و موقع حضور در نزد نامحرمان باید متکبره باشد و هیچ گونه ارتباط  خصوصی بین آن دو برقرار نشود. از طرف دیگر در مفهوم بعضی از روایات، از رنگ سیاه به رنگ تکبر و هیبت و رنگ فرعونی یاد می شود.

قابل ذکر است ، رنگ سیاه از نظر طبیعت تنها رنگی است که قطع کننده نیروی جاذبه شخصی بین دو نامحرم است. با توجه به مطالبی که عنوان شد رنگ سیاه بهترین رنگی است که حافظ شخصیت زن و حافظ او از خطرات احتمالی موجود در جامعه است در نتیجه اگر در روایتی ذکر شده رنگ سیاه را مورد استفاده قرار ندهید، باید به موضوع حکم توجه کرد که از کدام مورد نهی شده است

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 10
  • بازدید سال : 42
  • بازدید کلی : 265